• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات دکارت

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - پيشينه تمايز دكارتي در فلسفه و كلام اسلامي
        مهدي  اسدي
        اين نوشتار درصدد است نشان دهد رگه‌هاي ملاک بسيار مهم‌ معرفت‌شناختي تمايز دکارتي پيشتر در فلسفه و کلام اسلامي وجود داشته است. به اين منظور نخست به ديدگاههاي دکارت اشاره ميشود تا نزد انديشمندان مسلمان پيشينه‌يي بر آنها بيابيم. سپس به متفکراني چون فخر رازي، علامه حلي، تفت چکیده کامل
        اين نوشتار درصدد است نشان دهد رگه‌هاي ملاک بسيار مهم‌ معرفت‌شناختي تمايز دکارتي پيشتر در فلسفه و کلام اسلامي وجود داشته است. به اين منظور نخست به ديدگاههاي دکارت اشاره ميشود تا نزد انديشمندان مسلمان پيشينه‌يي بر آنها بيابيم. سپس به متفکراني چون فخر رازي، علامه حلي، تفتازاني، ملاصدرا و ... اشاره ميگردد که بيشتر درگير اين بحث بوده‌‌اند و نسخه‌هاي قويتر و قابل‌دفاعتري پيش‌کشيده‌اند و گاه، پيشتر از برخي نقادان دکارت، به همين تقريرهاي قوي‌ نيز نقادانه نگريسته‌اند. بدينسان نشان خواهيم داد در واقع تقرير آنها به تقرير قويتر هيوم که ميگويد وضوح و تمايز وجود امکاني را نتيجه ميدهد نه وجود محقق را، نزديکتر است تا خود دکارت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تصورات فطری در اندیشه دکارت و نقد آن با تکیه بر مبانی صدرایی
        مریم صمدیه عبدالرزاق  حسامی فر
        دکارت قائل به وجود تصورات فطری در انسان بود. او مهمترین این تصورات را تصور خدا میدانست که خداوند آن را همچون صنعتگری که مهر خود را بر صنعت خود میزند، در فطرت ما منطبع کرده است. مفسران فلسفة دکارت در تفسیر جایگاه این تصورات در اندیشۀ وي، راههای مختلفی را در پیش گرفته‌اند چکیده کامل
        دکارت قائل به وجود تصورات فطری در انسان بود. او مهمترین این تصورات را تصور خدا میدانست که خداوند آن را همچون صنعتگری که مهر خود را بر صنعت خود میزند، در فطرت ما منطبع کرده است. مفسران فلسفة دکارت در تفسیر جایگاه این تصورات در اندیشۀ وي، راههای مختلفی را در پیش گرفته‌اند. بر اساس یکی از این تفاسیر، وجود و حضور اینگونه تصورات در نفس، پیش از آنکه تجربه ‌یی برای او حاصل شود، بصورت بالقوه است و ظهور و فعلیت آنها فرع بر حصول شناخت حسی است. اما بر اساس تفسیری دیگر، فطری بودن تصورات به این معنا نیست که آنها همواره نزد ذهن حاضر باشند، چراکه در این صورت هیچ تصوری نمیتواند فطری باشد، بلکه بدین معناست که ما در وجود خویش توانایی ایجاد چنین تصوراتی را داریم و با تأمل لازم و کافی عقلی و بدون نیاز به اطلاعات حاصل از حواس، میتوانیم به حقایق آنها دست پیدا کنیم. بنظر میرسد آنچه با بیان خود دکارت همخوانی دارد، تفسیر اول باشد، یعنی وجود و حضور بالقوه اینگونه تصورات در ذهن. با این تبیین روشن میگردد که وجود تصورات فطری بمعنای دکارتی آن، با مبانی فلسفی ملاصدرا سازگاری ندارد، چراکه وی وجود هرگونه تصور و تصدیق پیش از تجربه را در ذهن انکار نموده است. علاوه بر این، بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا نفس انسانی در ابتدای پیدایش خویش جوهری جسمانی و فاقد هرگونه تصور و تصدیق است و بتدریج بر اثر حرکت جوهری، تکامل می‌یابد تا درنهایت به مرحلة تجرد عقلی برسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - روایت «فلسفی-تاریخی» هوسرل از خاستگاه «اصالت روان‌شناسی» و ضرورت «چرخش استعلایی»
        علی فتحی
        هوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی کوشیده تا خاستگاه «اصالت روانشناسی» را در تاریخ فلسفة جدید نمايان سازد.‌ «روانشناسی پدیدارشناسانه» نه‌تنها بنیادی برای «روانشناسی تجربی» فراهم می‌آورد، بلكه میتواند بمثابه مقدمه‌ یی برای «پدیدارشناسی استعلایی» قرار گیرد. او در روایت فلسف چکیده کامل
        هوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی کوشیده تا خاستگاه «اصالت روانشناسی» را در تاریخ فلسفة جدید نمايان سازد.‌ «روانشناسی پدیدارشناسانه» نه‌تنها بنیادی برای «روانشناسی تجربی» فراهم می‌آورد، بلكه میتواند بمثابه مقدمه‌ یی برای «پدیدارشناسی استعلایی» قرار گیرد. او در روایت فلسفی خود از سير تاريخي مفهوم اصالت روانشناسي، ما را به جان‌ لاک ارجاع میدهد و بيان ميكند كه ديدگاههاي لاك را بارکلی و هیوم ادامه دادند. پژوهشهای روانشناختی لاك در خدمت مفهوم استعلایی درآمد که نخستین بار توسط دکارت در کتاب تأملات صورتبندی شده بود. بر اساس دیدگاه او، مابعدالطبیعه میتواند نشان دهد که تمام واقعیت و کل جهان و آنچه برای ما وجود دارد، چیزی جز اعمال شناختی ما نیست؛ اینجاست که توجه به «امر استعلایی» ضرورت مي‌يابد. شک روشی دکارت، نخستین روش برای طرح «سوژة استعلایی» بود و توصیف او از «إگو کوگیتو» (منِ‌ انديشنده) نخستین صورتبندی مفهومی از آن را فراهم ساخت. جان‌لاک «ذهن استعلایی محض» دکارت را با «ذهن بشر» جایگزین كرد، با این حال پژوهش خود را در زمينة ذهن بشری از طریق تجربة درونی بدليل یک دغدغة ناخودآگاهِ استعلایی ـ فلسفی ادامه داد، اما خواسته یا ناخواسته در دام جریان اصالت روانشناسی افتاد. هوسرل با نگاهي تاریخی و بنحوي كاملاً فلسفي نشان داد که چگونه بارقه‌های توجه به امر استعلایی برای نخستین‌بار در فلسفة دکارت و پس از آن در تقابل میان «مکتب اصالت عقل» و «مکتب اصالت تجربه»‌ ظهور مي‌يابد و در ادامه با نشو و نمای آن در فلسفة استعلایی کانت، امکانات نهایی آن در فلسفة پدیدارشناسانة هوسرل به ثمر مینشیند. پرونده مقاله